همه ما میدانیم رهبران بزرگ، معمولاً سخنوران بزرگی نیز هستند—از وینستون چرچیل تا استیو جابز.
اما دقیقاً چه چیزی در نحوه سخن گفتن آنهاست که ما را مجذوب میکند؟
بر اساس سالها آموزش ارتباطات مدیریتی و تجربه همراهی با استارتاپهایی که صدها میلیون دلار جذب سرمایه کردهاند، دریافتهام که یکی از ویژگیهای نادیدهگرفتهشده اما حیاتی در رهبران مؤثر، توانایی آنها در القای قدرت از طریق کلام است.
مسلط شدن بر زبان قدرت—واژگان، جملهبندی، زاویه دید و الگوهای بیان—میتواند:
- جایگاه مدیریتی شما را تقویت کند
- منابع را جذب کند
- و تحسین پیروانتان را برانگیزد
در این مقاله، پنج تکنیک را بررسی میکنم که به شما کمک میکنند هنگام سخن گفتن، قدرت بیشتری از خود منتقل کنید:
۱. روی اقدام تمرکز کنید
رهبران قوی، قبل از تصمیمگیری، مشورت میگیرند و جوانب را میسنجند—اما وقتی صحبت میکنند، محور حرفشان اقدام است.
مثال:
- لحن خنثی:
«چند گزینه پیش رو داریم. اگر مسیر A را برویم، شاید اعتبارمان حفظ شود. اگر مسیر B را انتخاب کنیم، شاید بازارمان توسعه یابد.» - لحن قدرتمند:
«گرچه گزینه A به ما کمک میکند اعتبارمان را حفظ کنیم، اما گزینه B بهترین مسیر برای گسترش جایگاه ماست. حالا بیایید برای اجرا برنامهریزی کنیم…»
پژوهشها نشان میدهد که هر دو جمله سطح یکسانی از شایستگی را منتقل میکنند، اما جمله دوم از نظر قدرت، مدیریت و اثرگذاری بسیار بالاتر ارزیابی میشود.
۲. بزرگ فکر کن
دنیای امروز پر از اعداد، KPI، نرخ تعامل و داده است.
اما رهبران بزرگ، از دل دادهها، چشمانداز بیرون میکشند.
پژوهشها نشان دادهاند:
استارتاپهایی که محصولاتشان را بهصورت انتزاعی (نه صرفاً عددی) معرفی میکنند، احتمال جذب سرمایه بیشتری دارند.
مثال:
- لحن خنثی:
«نرخ حفظ مشتری در این فصل ۲.۵٪ رشد کرده، معادل ۱۲۵۰ نفر.» - لحن قدرتمند:
«مشتریهای بیشتری با ما میمانند. این فقط رشد نیست—این اعتماد است. اگر ادامه دهیم، میتوانیم کاربران راضی را به حامیان وفادار تبدیل کنیم.»
اطلاعات آگاه میکنند، اما انتزاع الهام میدهد.
۳. مسئولیت را بپذیر
وسوسهبرانگیز است که در موفقیتها اعتبار بگیریم و در شکستها دیگران را مقصر بدانیم—اما این نشانه ضعف است.
مثال منفی:
مدیران عامل BP و بوئینگ، در بحرانهای بزرگ شرکتشان، با مقصر دانستن دیگران (پیمانکار، خلبان…) جایگاه خود را از دست دادند.
مثال مثبت:
در ژوئیه ۲۰۲۴، شرکت CrowdStrike بهدلیل آپدیت اشتباه، دچار بحران گسترده شد.
مدیرعاملش، «جورج کرتز»، فوراً مسئولیت را پذیرفت و اعلام کرد:
«از همه بابت قطعی امروز عذرخواهی میکنم. ما موضوع را شناسایی و اصلاح کردهایم…»
پذیرفتن خطا، نشانه کنترل و قدرت است—نه ضعف.
۴. دیگران را ارزیابی کن
قدرت در گفتگوها معمولاً با کسی است که ارزیابی میکند، نه با کسی که خودش را ثابت میکند.
در استخدام، مذاکره یا فروش، فرد قدرتمند معمولاً کسی است که سؤال میپرسد.
مثالها:
- مدیر اجرایی در مصاحبه شغلی:
«رهبران این سازمان چطور از نوآوری حمایت میکنند؟ چشمانداز بلندمدت این نقش چیست؟» - استارتاپی در مذاکره با سرمایهگذار:
«سابقه شما در کمک به رشد استارتاپها چگونه بوده؟ چه ارزشی فراتر از سرمایه ارائه میدهید؟»
پرسیدن، نشانه اعتماد بهنفس و قدرت انتخاب است.
۵. نورافکن را هدایت کن
جلسات صحنهای هستند که دینامیک قدرت در آنها نمایش داده میشود.
افراد قدرتمند لزوماً بیشتر صحبت نمیکنند—بلکه جهت بحث را تعیین میکنند.
مثال:
«بیایید با مرور عملکرد سهماهه شروع کنیم، بعد سراغ چالشها و فرصتها برویم، و با یک برنامه اقدام مشخص جلسه را ببندیم.»
رهبر قدرتمند:
- سؤالهای هوشمندانه میپرسد
- دیدگاهها را جمعبندی میکند
- و جمع را بهسمت تصمیم و اقدام هدایت میکند
قدرت یعنی رهبری مکالمه، نه تسلط بر آن.
منبع: هاروارد بیزینس ریویو HBR
برای مشاهده مقاله اصلی کلیک کنید
نویسنده: کریس لیپ
مترجم: امین حسامی | بیزینس کوچ و متخصص تجهیز کسب و کارها به هوش مصنوعی